درآمدی بر تفسیر ساختاری قرآن (1)
درآمدی بر تفسیر ساختاری قرآن (1)
1. مدخل
یکی از ابعاد شگفت انگیز قرآن کریم «تناسب آیات آن با یکدیگر است» هر خواننده متفکری با قراءت قرآن و دقت در آیات یک سوره ـ چه کوچک و چه بزرگ ـ به نظم و ارتباط شگفت انگیز آن پی می برد.
نظریه تناسب آیات هر سوره همچون سایر مباحث قرآنی با مخالفتها و موافقتهای بسیاری روبرو شده و جنجالهای فراوانی را برانگیخته است؛ آن چنان که برخی مقتضای اعجاز قرآن را از هم گسیختگی آیات آن دانسته1 و برخی وحدت و یکپارچگی منطقی و ادبی سوره های قرآن کریم را معجزه همه معجزه های دیگر2 شمرده اند.
آنچه در این مجال مورد نظر است چیزی فراتر از تناسب و ارتباط آیات است و آن وحدت غرض است. «وحدت هدف سوره» به دنبال یافتن پاسخ برای این پرسش مهم است که: آیا مجموع آیات سامان یافته در یک سوره، هدف خاص و معینی را دنبال می کند و یا هر سوره مشتمل بر آیاتی است که هر چند در بین برخی از آنها تناسب وجود دارد؛ اما در مجموع درسهای پراکنده ای را تشکیل می دهند که چه بسا تناسب شایان توجهی میان آنها نباشد؟
اگر هر سوره دارای غرض واحدی است، ارتباط آیاتی که مضامین گوناگونی دارد چگونه است؟ مثلاً اگر سوره بقره یک غرض محوری و اصلی داشته باشد؛ مطالبی همچون تقسیم انسانها به سه گروه، جریان حضرت آدم، داستان بنی اسرائیل و احکام شرعی مطرح شده در سوره و سایر مباحثی که هر یک فضای خاصی دارد چگونه با یک هدف واحد مرتبط خواهد بود! آیا جمع میان این امور پراکنده، کشف یک واقعیت است یا تکلفی بی حاصل!
اگر نظریه «وحدت غرض سوره ها» به بار نشیند و سیمای آن از پس زنگار شبهات رخ نماید، آثار و برکات آن در همه مباحث قرآنی اعم از علوم قرآنی و کتب تفسیری آشکار خواهد شد.
از دیرباز هر محققی که از دریچه تناسب آیات به سوره های قرآن نگریسته و ارتباط آنها را در مجموع سوره درک کرده است با شور و شعف بسیاری از اهمیت والای این علم سخن گفته است. ابن عربی در کتاب سراج المریدین می نویسد:
«ارتباط آیات قرآن با یکدیگر به حدی است که همچون یک کلمه، معانی آن منسجم و مبانی آن منتظم، و علم بسیار ارزنده ای است که خداوند به روی ما راهی بدان گشود، چون برای آن اهلی نیافتیم ناگزیر، بر آن مهر زده و بین خود و خدا قرار داده و به وی برگرداندیم.»3
از متأخرین نیز علامه طباطبایی بر این نکته اصرار دارد که هر سوره تنها مجموعه ای از آیات پراکنده و بی ارتباط نیست، بلکه وحدتی فراگیر بر هر سوره حاکم است که پیوستگی آیات را می رساند.4 ایشان در مقدمه هر سوره، فشرده ای از مطالب گسترده آن را آورده و اهداف و غرض اصلی سوره را بر شمرده است و بسیاری از برداشتهای تفسیری خود را بر پایه غرض اصلی سوره بنا کرده است.
در آغاز قرن اخیر نیز شیخ محمد عبده صاحب تفسیر «المنار» همین نظریه را دنبال و مسأله «الوحدة الموضوعیة للسور» را مطرح کرده و اصرار دارد که فهم هدف هر سوره کمک شایانی است به مفسر، تا به طور دقیق، به معانی آیات هر سوره نزدیک شود. شاگرد وی رشیدرضا در تفسیر المنار، این نظر استاد را به خوبی توضیح داده است.5 دکتر عبدالله محمود شحاته که کتاب «اهداف و مقاصد سوره های قرآن کریم» را به منظور تبیین هدف هر سوره تألیف کرده است، با پافشاری بر اهمیت این روش در تفسیر قرآن بر ضرورت و ارزش آن تأکید می کند. خلاصه آن که گر چه پیشینیان به اهمیت و ارزش تناسب و ارتباط آیات پی برده بودند، اما قرآن پژوهان متأخر ضمن تأکید بر روابط آیات، آن را از منظر جدیدی نگریسته و اعلام کرده اند که هر سوره دارای محور و غرض واحدی است که در نشان دادن به هم پیوستگی آیات نقش بسزایی دارد، و اولین وظیفه هر مفسر پیش از ورود به تفسیر آیات، به دست آوردن و کشف روح حاکم بر سوره هاست، تا در پرتو قرآن بتواند به مقاصد و جزئیات سوره دست یابد.
2. مفهوم « وحدت غرض سوره ها »
قرآن پژوهان و مفسران متأخر به این نکته پی برده اند که هر سوره دارای هدف و پیامی جامع است که در انسجام و به هم پیوستگی آیات نقش دارد. برخی از آنان از این حدّ جامع به عنوان «جان و روح سوره» یاد کرده اند که در کالبد هر سوره جریان دارد و بر مبانی، احکام، توجیهات و اسلوب آن سلطه و اشراف دارد.6
دکتر عبدالله محمود شحاته می نویسد:
«وحدت غرض سوره های قرآن کریم به این معنی است که باید پیام سوره ها را اساس فهم آیات آن سوره تلقی کرد؛ از این رو لازم است غرض سوره به عنوان محور و مدار فهم آیاتی مدّ نظر باشد که پیرامون همان غرض نازل شده اند.»7
از عبارت یادشده می توان نتیجه گرفت که از نظر دکتر شحاته، وحدت غرض سوره یعنی؛ کشف وحدت جامع و حاکم بر هر سوره که مفسر در پرتو آن می تواند به مقاصد و محتوای سوره دست یابد.
سید قطب برای ترسیم وحدت جامع و روح کلی هر سوره از تعبیر دقیق تری استفاده کرده است، او می نویسد:
«از جمله هماهنگی های هنری در قرآن، تسلسل معنوی موجود بین اغراض و سیاق آیات و تناسب آنها در امر انتقال از غرضی به غرض دیگر است.»8
از نظر سید قطب، هر سوره دارای یک هدف اصلی است و محتوای سوره با محورها و مقاصد فرعی قابل تفکیک است و هر دسته از آیات به لحاظ تناسب درونی و ارتباط نزدیکی که با یکدیگردارند ذیل یک محور فرعی قرار می گیرند. این محورها در یک نکته اصلی و اساسی که هدف و غرض اصلی سوره را تشکیل می دهد مشترکند. بنابر این لازمه طبیعی اعتقاد به وحدت غرض سوره ها این است که به ارتباط سامان مند و منطقی آیات با یکدیگر معتقد باشیم؛ به گونه ای که بتوان در یک نمودار درختی همه آیات را از طریق محورها و عنوانهای فرعی به یک عنوان و غرض اصلی اتصال داد.
قرآن پژوهان و مفسرانی که به این روش در تفسیر قرآن و فهم مقاصد آن گرایش دارند در کتابهای خود تلاش کرده اند بخشی از قرآن یا همه آن را از این نگرش به نمودار کشند. آنان برای هر سوره مقدمه، مقاصد و خاتمه در نظر گرفته و سعی کرده اند محتوای هر سوره و آیات به ظاهر پراکنده را در این چهارچوب قرار دهند.
از این جمله می توان به تلاشهای سید قطب در تفسیر «فی ظلال القرآن» و سعید حوّی در «الأساس فی التفسیر»، دکتر سید محمدباقر حجتی و دکتر بی آزار شیرازی در «تفسیر کاشف»، محمد رشید رضا در «المنار» و دکتر عبدالله محمود شحاته در کتاب «اهداف و مقاصد سوره ها» اشاره کرد.
محمد محمد المدنی نیز در کتاب «المجتمع الاسلامی کما تنظمه سورة النساء» نمودار محتوایی سوره نساء را ترسیم کرده است. استاد محمدهادی معرفت همین روش را درباره سوره حمد و بقره در کتاب گرانقدر «التمهید» به کار برده است.
همه قرآن پژوهان و مفسرانی که به وحدت غرض سور معتقدند بر این نکته پای می فشارند که چنین وحدتی نه تنها در سوره های کوچک یا متوسط قرآن، بلکه در سوره های بزرگ و حتی سوره بقره نیز حاکم است. سید قطب به صراحت اعلام می کند که این شیوه همگانی تمامی سوره های قرآن است و سوره های بلندی همچون سوره بقره ازاین قاعده مستثنی نخواهند بود.9
باید افزود که منظور از وحدت غرض سوره ها این نیست که هر غرض فقط در یک سوره مطرح شده است و سوره های دیگر درباره آن هیچ سخنی ندارند، و این گونه نیست که هر فصل مشتمل بر مباحثی است که سایر فصول از آن خالی است. خلاصه آن که نمی توانیم سوره های قرآن را به مثابه فصول مختلف قرآن به حساب آوریم.
به عبارت دیگر، وحدت غرض سوره ها تنها بر این نکته تأکید دارد که آیات به ظاهر پراکنده هر سوره یک هدف مشخص را دنبال می کنند که در پرتو آن از نظمی معجزه آسا و ارتباط سازوار و منطقی برخوردار می شوند. اما اگر سوره ملک درباره ربوبیت الهی سخن می گوید و این غرض محور اصلی آن را تشکیل می دهد هرگز به این معنی نیست که بحث ربوبیت الهی در هیچ سوره دیگری مطرح نشده و همه آیات آن در این سوره جمع شده است. کسی که کمترین آشنایی با قرآن کریم و اسلوب آن داشته باشد می داند که داستان حضرت موسی (ع) یا جریان حضرت آدم(ع) بارها در قرآن کریم تکرار شده است، ولی در هر سوره به تناسب غرض و محور اصلی سوره از یک بعد بدان پرداخته شده است.
آنچه تاکنون از قدما و متأخرین نقل شد به خوبی اهمیت و جایگاه نگرش «جامع گرایانه» را به سوره های قرآن در فهم مقاصد و پیامهای قرآن آشکار می سازد، اما باید بر این مجموعه، فوائد، کاربردها و دستاوردهای علمی و عملی بررسی موضوعی سوره را نیز افزود تا اهمیت دوچندان این روش درعصر کنونی آشکار گردد و زمینه استقبال عمومی از این سبک جدید تفسیری فراهم آید.
3. پیامدها وکارکردهای کشف اهداف سوره ها
یک. مقابله با شبهه افکنی های خاورشناسان
«یکی از ویژگیهای اصیل سبک قرآن این است که جسته جسته است و به ندرت می توان در طول بخش عمده ای از یک سوره اتساق و انسجام معنایی دید.»10
«آرتور جان آربری» نیز در بخشی از مقدمه خود بر ترجمه قرآن می نویسد:
«قرآن از هر انسجامی که مربوط به ترتیب نزول باشد و نیز از انسجام منطقی بسی به دور است… خواننده قرآن بویژه اگر ناچار باشد به یک ترجمه اکتفا کند هر چند که آن ترجمه از نظر زبان شناختی دقیق باشد، بی شک از حالت ظاهراً بی نظم خیلی از سوره ها حیرت زده و دلسرد می شود.»11
گروه دیگری از مستشرقان که گسیختگی و عدم تناسب آیات را برای فهم صحیح مفاهیم قرآنی زیان آور دانسته اند، پیشنهادهایی برای جابه جایی آیات داده و الهی بودن و اعجاز قرآن را مورد تردید قرار داده اند.12
گلدزیهر، مستشرق مجارستانی پا را از این نیز فراتر گذاشته و با اشاره به مشکلاتی که بی نظمی آیات قرآن پدید آورده است، پیشنهاد «رودلف گیبر» را مطرح نموده و بر تنظیم قرآن به سبک جدید تأکید کرده است.13
خلاصه آن که تمامی خاورشناسانی که تحقیقاتی درباره اسلوب قرآن داشته و آن را به ثبت رسانده اند بر پراکندگی و پریشانی آیات قرآن تأکید کرده و گفته اند محتوای قرآن با سبکی پریشان و گسیخته و بیگانه از یکدیگر فراهم آمده است.
برخی از خاورشناسان در صدد توجیه سبک گسیخته قرآن برآمده و گفته اند تنوع و پراکندگی مطالب باعث کاهش ملال خاطر و مانع پدید آمدن حالت دلزدگی می گردد. و یا به دلداری مسلمین پرداخته و گفته اند وحدت ادبی سوره های قرآن و نظم آهنگین آن، نقص ناهمبستگی و بی ارتباط بودن آیات را جبران می کند،14 اما این توجیهات مشکلی را حل نمی کند، بلکه تأکیدهای فراوان آنها بر گسیختگی و بی نظمی آیات قرآن، به خواننده ناآگاه این نکته را گوشزد می کند که قرآن از دستبردهای بشری در امان نمانده است و افرادی که متصدی جمع آوری قرآن بوده اند با جابه جایی های که در ترتیب آیات، به عمل آورده اند تسلسل و ربط موضوعات طرح شده را بر هم زده و در نهایت آن را به صورت مجموعه ای از مطالب گوناگون و بی ارتباط درآورده اند.
از آنجا که نتایج تحقیقات مستشرقان مهم ترین منبع آشنایی محققان غربی با اسلام و قرآن است و سخنان آنان تأثیر زیادی در شکل گیری نحوه نگرش مردم مغرب زمین نسبت به معارف اسلامی دارد، ضرورت بررسی تناسب آیات و پیوستگی آنها در عصر حاضر اهمیت دو چندان می یابد. در صورتی که ارتباط سامان مند و پیوستگی شگفت انگیز آیات هر سوره با یک هدف به درستی تبیین گردد، همه این بافته ها «هباء منثور» شده و چهره منسجم و هماهنگ آیات قرآن آشکار می گردد.
دو. آشنایی سریع و آسان با مفاهیم قرآن
گفتنی است که چنین تفسیری از انعطاف پذیری خاصی برخوردار است، به گونه ای که هم برای مجامع دانشگاهی قابل استفاده است و هم برای سطوح پایین تر. در هر سوره پس از تعیین غرض اصلی سوره، مفاهیم آن در محورهای اصلی و فرعی و سرانجام زیر مجموعه های جزئی در دو تا پنج مرحله مطرح می شود. طبیعی است در چنین شرایطی با توجه به مقتضیات سنی و محدودیت های زمانی می توان یک یا چند مرحله را در برنامه درسی گنجاند و از سایر مطالب قرآنی صرف نظر کرد.
با اجرای این طرح نه تنها هر مسلمانی با مفاهیم قرآنی آشنا می شود، بلکه با ادراک ارتباط آیات به ظاهر پراکنده، به عمق معنای آن نیز پی برده و از طریق سازماندهی این مفاهیم در ذهن، به آسانی آنها را درک و حفظ می کند. بدین سان حفظ مفاهیم قرآن نیز همچون حفظ الفاظ آن، آسان و عمومی شود و گروه کثیری از جوانان به عنوان حافظان مفاهیم قرآن شناخته شوند.
سه. غرض سوره، معیاری برای حل اختلافات تفسیری
استدلال به سیاق کلام برای فهم مراد متکلم از روشهای جاری و پذیرفته نزد اهل خرد است که در زندگی عادی و عرفی بشر نیر کاملاً رعایت می شود. بنابراین بسیار طبیعی است که از این روش برای فهم منظور حقیقی آیات شریفه قرآن بهره بریم.
علامه طباطبایی در المیزان از همین روش برای گزینش برخی از نظرات تفسیری خویش سودجسته و بر کارایی روش مزبور صحه گذاشته است. ایشان در تفسیر آیه سوم سوره شوری (کذلک یوحی إلیک و إلی الذین من قبلک الله العزیز الحکیم) می نویسد:
«مقتضای اینکه گفتیم محور اصلی و غرض این سوره بیان وحی و تعریف حقیقت آن، این است که کلمه «کذلک» اشاره به شخص وحی باشد؛ یعنی وحی همین سوره به رسول خدا(ص).»15
پس از این استدلال،با استناد به غرض سوره و سیاق آن، نظر مفسرانی را که گفته اند «کذلک» اشـاره به معـارف این سوره است رد می کند.
چهار. آشنایی با روش طرح معارف دینی در قرآن
1. مفهوم ربوبیت و دلائل آن؛ 2. تأثیر اعتقاد به ربوبیت الهی در سرنوشت اخروی انسانها؛ 3. نشانه های ربوبیت الهی.
طی این سه محور با اشاره به موانع روحی و فکری فهم ربوبیت الهی به تحلیل و بررسی آنها می پردازد، شبهات را پاسخ داده و دلایل را محکم می کند و با در نظر گرفتن اطراف بحث و فرازها و فرودهای حساب شده تمام محاسبات مخالفان را در هم می ریزد و بنیان راسخ ربوبیت الهی را در اندیشه مخاطب بنیاد می نهد. این سوره به سبک بسیار زیبایی با محور قراردادن حالات، پرسشها و چالشهای وجودی انسانها به بررسی «ربوبیت الهی» می پردازد.
مثلاً در بحث از دلائل ربوبیت الهی به خالقیت خداوند اشاره کرده و او را خالق مرگ و زندگی می داند که همه هستی را خلق کرده و هفت آسمان را بنا کرده است. بی درنگ به شبهه ای که در ذهن خواننده خلجان می کند و او را به سؤال از هدف هستی و نظم آن می کشاند پاسخ می دهد و طی آیات 2 تا 5، حکیمانه بودن و بی عیب و نقص بودن آفرینش را ترسیم می کند و در پایان با تمثیلی هنرمندانه می گوید: البته شیاطین (جن و انس) از درک اسرار آفرینش و زیبایی و نظم آن عاجزند و به علت خبث باطنی، به جای آن که زیبایی جهان آنها را جذب کند، به دفع آنها می پردازد. سپس سوره را ادامه داده تا به تدریج اندیشه «ربوبیت تامه الهی» با روح و جان مخاطب درآمیزد.
پنج. فهرست بندی سوره ها
در ترسیم ساختار درونی سوره ها به راحتی می توان به فهرستی منظم و منطقی از مباحث هر سوره دست یافت، زیرا در هر سوره پس از تعیین غرض اصلی سوره، محورهای سوره نیز مشخص شده و هر محور بخشی از آیات را به خود اختصاص می دهد. دراین صورت با مرتب کردن محورهای هر سوره می توان فهرستی از مطالب آن را به نمایش گذاشت.
شش. غرض سوره، معیاری برای شناخت اسباب نزول های جعلی
از سوی دیگر وجود روایات ناسازگار در شأن نزول برخی از آیات به گونه ای است که جمع پذیر نمی باشد و موجب شده است که مفسر بزرگی همچون علامه طباطبایی به اعتبار روایات اسباب النزول خدشه کرده و حتی روایات صحیح السند در شأن نزول را هم نپذیرد، زیرا صحت سند فقط احتمال کذب رجال سند را از میان برده یا تضعیف می نماید، ولی احتمال دسیسه و یا اعمال نظر همچنان باقی است.
بنابراین تنها راه حلی که می ماند آن است که روایات شأن نزول را به قرآن عرضه کنیم و چنان که در اخبار بسیاری از پیغمبراکرم(ص) و ائمه اطهار(ع) وارد شده است، قرآن را معیار و محک شناخت روایات بدانیم. برای سنجش میزان صحت روایات با دو شیوه می توان به آیات مراجعه کرد؛ نخست اینکه روایت مورد بحث را به آیه مربوطه عرضه کنیم و با ملاحظه مضمون آیه و قراءتی که در اطراف آن موجود است به بررسی و نقادی روایت بپردازیم. راه دوم، عرضه نمودن روایت شأن نزول به غرض سوره است. از آنجا که مضمون همه آیات موجود در یک سوره و فضای حاکم بر آنها با غرض سوره متناسب است، بنابراین تنها شأن نزولی را می توان معتبر شمرد که با غرض سوره هماهنگ باشد و در صورتی که شأن نزول های ناهمساز همگی با غرض سوره متناسب بودند از نشانه ها و دلائل دیگر برای سنجش درستی شأن نزول می توان یاری جست.
هفت. غرض سوره ها و تعیین معنای «بسم الله» در هر سوره
امام خمینی(قدس سره) در تفسیر سوره مبارکه توحید، پیرامون معنای بسم الله در هر سوره می نویسد:
«باید دانست که «بسم الله» در هر سوره به حسب مسلک اهل معرفت متعلق است به خود آن سوره، نه به «استعین» یا امثال آن، زیرا که اسم الله تمام مشیت است به حسب مقام ظهوری… و به حسب هر اعتباری در اسم معنای الله فرق می کند، زیرا که مسمای آن اسماء است و به حسب هر سوره ای از سور قرآن شریف که متعلق به بسم الله در لفظ و مظهر آن در معنی است، معنی بسم الله مختلف است.»17
با پذیرفتن اصل یاد شده، این سؤال مطرح می شود که برای فهمیدن معنای «بسم الله» در هر سوره چه باید کرد، و از چه راهی می توان به سرچشمه جوشان «بسم الله» رسید و از خوان گسترده آن بهره مند شد؟ بدون شک یکی ازاین روشها تعیین هدف اصلی سوره است؛ با درک غرض هر سوره که نشانه روح کلی حاکم بر آن است، می توان به زوایای معنای بسم الله در آن سوره دست یافت.
علامه طباطبایی نیز با تأکید بر وجود نوعی ارتباط و به هم پیوستگی میان اجزاء یک سوره به هماهنگی میان معنای بسم الله و غرض کلی سوره اشاره کرده می نویسد:
«از آنجا که وحدت و یگانگی یک سخن، به واسطه هدف و منظوری است که از آن در نظر گرفته شده، هر یک از سوره ها قاعدتاً منظور و هدف خاصی را دنبال می کند، و بنابراین ذکر بسم الله در طلیعه هر سوره ای برای شروع در مقصود خاص آن سوره است.»
آن گاه علامه به رابطه بین غرض سوره حمد و بسم الله آن پرداخته، بسم الله الرحمن الرحیم این سوره را چنین معنی می کند:
«چون غرض نهایی از سوره حمد، به طوری که از آیاتش پیداست، ستایش خدا، اظهار بندگی، پرستش او، و سرانجام درخواست کمک و راهنمایی از اوست… بنابر این، این مقصود مهم باید به نام مقدس او شروع شود؛ یعنی خداوندا به نام تو ستایش و اظهار بندگی می کنیم.»18
برخی از مفسران نیز با تلاشی پیگیر و دقتی مثال زدنی کوشیده اند که برای هر بسم الله معنای تازه ای بیابند و از زاویه ای نو بدان بنگرند. از این میان، تفسیر «کشف الاسرار و عدة الابرار» میبدی و «نظم الدرر» بقاعی گوی سبقت را از دیگران ربوده اند.
هشت. وحدت غرض سوره ها و ترجمه «پیوسته» قرآن
اما اگر مترجم تمام تلاش خود را به کار برد تا مطالب قرآن را خوب بفهمد و از نظم و ارتباط موجود، تناسب آیات و موضوعات گوناگون هر سوره را دریابد و هر آیه را در مجموع سوره، بلکه کل قرآن مورد توجه قرار دهد و همبستگی آیات را در ترجمه حفظ کند، می تواند ضمن پاسخگویی به این شبهات، خواننده ترجمه قرآن را نیز از لذت درک معارف و مفاهیم قرآنی بهره مند سازد. بنابراین به نظر می رسد، ترجمه پیوسته وفادارترین ترجمه نسبت به قرآن مجید است؛ زیرا ترجمه ای است که ضمن رعایت شرایط و مبانی علمی برای دستیابی به مفاهیم بیکران قرآن، مطالب هر سوره را به صورت واحدی به هم پیوسته و مجموعه ای از هم ناگسسته ارائه دهد.
برای مثال به ترجمه پیوسته آیات (7 ـ 1) سوره قلم در پرتو غرض اصلی سوره توجه نمایید، غرض اصلی این سوره بیان ناکامی مخالفان پیامبر، بویژه کسانی است که به پیامبر تهمت جنون و گمراهی می زنند؛ و ترجمه سوره چنین است:
« ن ( از حروف مقطعه و نشانه اعجاز قرآن و دلیل نبوت پیامبر است ) قسم به قلم ها و آنچه ( که از حقایق ) می نویسند «1» (که مخالفان و کسانی که به پیامبر تهمت جنون و گمراهی می زنند دروغ گفته و سرانجام ناکام خواهند ماند). ای (پیامبر) تو به چهار دلیل از تهمت جنون مبرّا هستی؛ اول آن که تو از نعمت نبوّت برخورداری و به واسطه نعمت نبوتی که از پروردگار به تو داده شده دیوانه و گمراه نیستی«2» علاوه بر آن که اجر رسالت همیشه و بدون ا نقطاع به تو داده خواهد شد«3» دلیل دوم اینکه تو دارای اخلاق بسیار پسندیده و عظیمی هستی«4» و چنین اخلاق کریمه ای از انسان دیوانه محال است؛ دلیل سوم گواهی تاریخ است. با گذشت زمان به زودی تو و مخالفانت می فهمید«5» چه کسی دیوانه است«6» از همه اینها گذشته کفار صلاحیت و توانایی تشخیص مجنون و گمراه را ندارند و تنها خدای توست که کسی را که از راه او گمراه شده باشد به خوبی می شناسد و او هدایت یافتگان را بهتر از هر کس دیگر می شناسد.«7»
در ترجمه پیوسته با کمک عبارات تفسیری و در پرتو غرض اصلی سوره بین آیات ارتباط برقرار گشته و خواننده با مطالعه ترجمه آیات به راحتی به مقاصد و مفاهیم سوره ها پی می برد.
چنان که اگر ترجمه پیوسته با فهرست بندی آیات پشتیبانی شود با سهولت و سرعت بیشتری می تواند مقاصد سوره را به خواننده انتقال دهد؛ مثلاً اگر ابتدای آیات یک تا هفت، عبارت «دلایل نفی جنون و گمراهی از پیامبر» نوشته شود خواننده زودتر با آیات مزبور ارتباط برقرار کرده و از راه ترجمه پیوسته با معانی آنها آشنا می شود.
پی نوشت ها :
1.حجازی، محمد محمد، الوحدة الموضوعیة فی القرآن الکریم، مصر، دارالکتب الحدیثة، 1970م، 14 (به نقل از فرید وجدی).
2. درّاز، محمد عبدالله، المدخل الی القرآن الکریم، کویت، دارالقلم، 1971م، 121.
3. سیوطی، جلال الدین، الاتقان فی علوم القرآن، ترجمه مهدی حائری قزوینی، تهران، انتشارات امیرکبیر، 2 / 342.
4. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، 1 / 14.
5. معرفت، محمد هادی، علوم قرآنی، قم، نشر التمهید، 407.
6. مدنی، محمد، المجتمع الاسلامی کما تنظمه سورة النساء، مصر، 1991م، 5.
7. شحاته، عبدالله محمود، اهداف و مقاصد سوره های قرآن کریم، 27.
8. قطب، سید، آفرینش هنری در قرآن، ترجمه محمدمهدی فولادوند،95.
9. همو؛ فی ظلال القرآن، ترجمه، 1/53.
10. فقهی زاده، عبدالهادی، پژوهشی در نظم قرآن، تهران، جهاد دانشگاهی، 1374، 144.
11. آربری؛ سهلانی، محمدجواد، کاربرد روش سیستم ها… به ضمیمه تفسیر قرآن، 48.
12. رژی بلاشر، در آستانه قرآن، ترجمه دکتر محمود رامیار، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 216.
13. گلدزیهر، درسهایی درباره اسلام، 66 ـ 69.
14. شحاته، عبدالله محمود، اهداف و مقاصد سوره های قرآن کریم، 28.
15. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، 18/8 و 9.
16. واحدی، اسباب النزول، 4.
17. امام خمینی، روح الله، چهل حدیث، تهران، موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 547.
18. طباطبایی، محمدحسین، المیزان، 1/17.
19. بی آزار شیرازی، عبدالکریم، قرآن ناطق، تهران، دفتر نشر فرهنگ اسلامی، 377.
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}